من و آردین در ایلوژنا در تابستان من و آردین به ایلوژنا مرکز خرید ایرانمال رفتیم.این عکس های اونجاست. ... نویسنده : آوینا 20:56 #ایران 2 آبان 1401 201 0 0 ادامه مطلب
من و داداش در لباس محلی من و داداش چند وقت پیش رفته بودیم رشت و لباسقاسم آبادی پوشیدیم ... نویسنده : آوینا 18:40 #اسم 1 آبان 1401 167 1 0 ادامه مطلب
من،آوینا هشت ساله از تهران من آوینا هستم،هشت ساله و نیمه هستم،عاشق نقاشی ،کار دستی و به چایی خیلی علاقه دارم. یه داداش دارم که باهاش دو قلو هستم. اسم داداشم آردین هست. من و بابا آرش و مامان زهرا جون یک خانواده چهار نفره هستیم. خانواده خودم رو خیلی دوست دارم. ... نویسنده : آوینا 18:45 #خانواده #دو قلو #مامان 30 مهر 1401 233 2 0 ادامه مطلب
ماجرای من ،داداش و نارنجی سلام امروز رفتیم پیتزا خوردیم ،اونجا من و آردین با نارنجی رقصیدیم. ... نویسنده : آوینا 21:32 29 مهر 1401 342 1 0 ادامه مطلب
من و بابا دو باره در منزل بابای من رفته بود سفر کاری در تبریز دیشب برگشت ،الان هم می خواهیم برویم بیرون خرید. ... نویسنده : آوینا 8:49 #بابا 29 مهر 1401 152 2 0 ادامه مطلب
نقاشی من من امروز مدرسه نرفتم چون دیر پا شدم بابام رفته بود به سرویس نرسیدم. الان خونه پدر بزرگ مادر بزرگم هستم یه نقاشی کشیدم. ... نویسنده : آوینا 21:48 #مدرسه #بابا #مادر 27 مهر 1401 155 1 0 ادامه مطلب
آردین داداش دوست داشتنی من من برادرم را خیلی دوست دارم اون همیشه با من همراه بوده و ما با هم خاطرات خوشی داشتیم الان هشت سال و نیمه هستیم. داداش خوبم همیشه برام بمونی. ... نویسنده : آوینا 22:39 #خاطرات #برادر 26 مهر 1401 180 3 0 ادامه مطلب
من و یخچال ما یخچال جدید خریدیم. من یخچال جدید رو دوست دارم. ... نویسنده : آوینا 20:32 23 مهر 1401 271 1 0 ادامه مطلب
من و داداش در قصابی من و بابا و آردین رفتیم قصابی امروز و گوشت خریدیم ... نویسنده : آوینا 14:07 #بابا 22 مهر 1401 150 1 0 ادامه مطلب